لطف الهی/ اخلاق عرفانی/ حافظ شیرازی

ساخت وبلاگ

اخلاق عرفانی

لطف الهی

هاتفی از  گوشه  میخانه  دوش  

 گفت  ببخشند  گنه  می  بنوش[1]

لطف الهی بکند کار خویش                 مژده رحمت برساند سروش

این خرد خام به میخانه بر              تا می لعل آوردش خون به جوش

گر چه وصالش نه به کوشش دهند     هر قدر ای دل که توانی بکوش

لطف خدا بیشتر از جرم ماست       نکته سربسته چه دانی خموش[2]

گوش من و حلقه گیسوی یار            روی من و خاک در می فروش

رندی حافظ نه گناهیست صعب              با  کرم  پادشه  عیب  پوش

داور دین شاه شجاع آن که کرد        روح قدس حلقه امرش به گوش

ای  ملک  العرش  مرادش   بده     

و از خطر چشم بدش دار گوش[3]

حافظ » غزلیات/ غزل شماره ۲۸۴

شرح اجمالی غزل

کلمات و ترکیبات؛ هاتف، میخانه، می نوشیدن، لطف الهی، مژده رحمت، سروش، خرد خام، می لعل، وصال، کوشش، دل، نکته سربسته، گوش، حلقه گیسوی یار، روی(توجه)، خاک در می فروش، رندی، کرم(می)، پادشه عیب پوش، داور دین، شاه شجاع(مولا علی علیه السلام)، روح قدس(روح القدس)، حلقه امر(حلقه بگوش امر او)، همه خبر از سیر و سلوکی عارفانه می دهد.  

هاتف: دعوت کننده به سوی حقیقت که در دل سالک تجلّی می‌کند.

میخانه: 1- باطن عارف کامل که منبع ذوق و شوق و معارف است. 2- عالم لاهوت.

سروش: هاتف غیبی.

می: 1- جوشش عشق 2- مراقبه.

وصال، وصل: اتّصال سرّ سالک به حق که در پی آن، به جز حق نبیند.

دل: نفس ناطقه که محل تفصیل معانی است.

حلقه زلف: مرتبة تفصیل تعینات الهی است که به هر تعین، حلقه گویند.

حلقه گیسو: مرتبة تفصیل تعلقات الهی است که به هر تعلق، حلقه گویند.

رو، رخ: 1ـ تجلّی ذات الهی به صفات جمالی 2ـ نقطة وحدت ظهور و بطون.

خاک در می فروش:  کنایه از مولا علی علیه السلام که از القاب ایشان ابو تراب نیز می باشد.

رند: انسان کاملی که همه تعینات را از خود زدوده  و در ظاهر تقیه نیز می کند و این زیرکی واقعی است[4].

آری؛ وَ العَصرِ إنَّ الإنسانَ لَفی خُسرٍ....

روز از نفس افتاد. غوغای خلق و کثرت رفت و آمدها در تاریکی و سکوت شب گم شد. همه از ازدحام و هیاهوی خویش خفتند. دیگر در دریای وحدت شبانه حق نشانی از امواج کثرت روزانه نیست. اینک در خلوت شبانگاهی دور از همهمه و مشغله ها صدای دلنشینی شنیده می شود. صدایی متفاوت با همه صداهای دیگر. صدایی که  ما را می خواند. صدای هاتفی در دل و جان طنین انداخته و از سمت میخانه می آید. از همانجایی که هرکه رفت از خویش بی نشان شد و همه نشان از یاری بی همتا یافت. از همانجا که خبری از لنگ لنگان رفتن نیست بلکه همه پرواز است. از آنجا که نَفَس چون و چرای بیهوده و دلگیرکننده را وا نهاده است. هاتف میخانه وحدت با من گفت می وحدت بنوش تا از گناه کثرت برهی. او گفت اگر مست حضور آن یار دلربا گشتی همه وجودت سراسر نیکی است. آنگاه لحظه لحظه در سجودی شکوهمند با تماشای حضوری.

جام می و نای نی[5] و چنگ[6] و دف[7]

گاه سماع[8] است و شبی پر شعف

روی به سوی  مه  و  انجم  ولی         پای به میدان و سر  و  سینه تف

زاهد و صوفی همگی در سما          چرخ زنان رقص کنان هر طرف

تا گذرد  هفت خط از  جام می[9]   عاقل و مجنون بشود صف به صف

موطن   بیدا   نکند   آشکار                تا  نبری  راه   به  جای  خسف

بهر  وصال  مه  آخر  بشوی[10]

دست به دامان بزرگ نجف[11]



[1] . در نسخه قدسی بیت «همره اوست دلم ، باد به هرجا که رود همت اهل کرم بدرقه جان و تنش » پس از بیت اول آمده است که در نسخه های دیگر این بیت نمی باشد .

[2] مصرع اول بیت ۵ تلمیح حدیث نبوی است به این مضمون:

«عفو الله اکبر من ذنوبک» یعنی «عفو خدا از گناهان تو بزرگتر است»

این حدیث در نهج‌الفصاحة حدیث شماره‌ی ۱۹۴۴ است. البته کتاب نهج‌الفصاحة در زمان حافظ هنوز به نگارش در نیامده بوده‌است و حافظ این حدیث را از منابع دیگر خوانده بوده‌است.

[3] وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف).

[4] . رساله مشواق فیض کاشانی.

[5] . نای: پیغام محبوب.

[6] . چنگ: 1ـ اشارات پیر و اشراقات قلبی او برای تنظیم حرکات و سکنات سالک. 2ـ دست یافتن به کمال شوق و ذوق.

[7] . دف: کنایه از طلب همراه با شوق عاشق نسبت به معشوق.

[8] . سَماع : حرکت و سیر سالک که بر اثر شادی و فرح روح انجام می‌شود.

[9] . جام: کنایه از دل عارف که از معرفت لبریز است. / جام الهی: تجلیات قدس الهی که عارف را سرمست می‌کند./ جام جهان نما: قلب عارف کامل./ جام گیتی فروز: کنایه از قلب عارف کامل است.

[10] . مه آخر، مه چهارده، مه چرخ، مه تابان، اشاره به ماه کامل که کنایه از وجود مقدس امام زمان علیه السلام می باشد.

[11] . بزرگ نجف، شاه نجف، شحنه نجف، اشاره به وجود مقدس مولا علی علیه السلام است.

اصول زندگي...
ما را در سایت اصول زندگي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 174 تاريخ : شنبه 31 شهريور 1397 ساعت: 20:32