اصول زندگي

متن مرتبط با «رابطه ای میان خالق و مخلوق» در سایت اصول زندگي نوشته شده است

پيشينه و جايگاه مناظره در اديان آسماني

  • موضوع: مناظرهمناظره امام رضا علیه السلام با اهل کتاب با مستند ات آن در کتاب مقدسپيشينه و جايگاه مناظره در اديان آسمانيگفتگو، مناظره و احتجاج از همان آغاز آفرينش، از اساسي ترين ابزارهاي ارتباط جمعي انسان ها براي تفهيم و تفاهم بوده است. تاريخ اديان توحيدي نشان مي دهد كه پيامبران بزرگ الهي نيز همواره در موقعيت هاي گوناگون تبليغي از اين ويژگي عمومي و فطري بشر بهره هاي فراوان برده اند. احتجاج حضرت نوح، هود، صالح، ابراهيم، لوط، شعيب، موسي و عيسي(عليهم السلام) با كافران قوم و مخالفان فكري خود، در قرآن،([1]) گزارش شده است. چنان كه احتجاج هاي پيامبر اكرم(ص) با مشركان عرب، مسيحيان نجران، يهوديان، ماده پرستان و منكران معاد در بسياري از آيات و منابع حديثي انعكاس يافته است.([2]) پس از پيامبر، اهل بيت عصمت و طهارت(ع) نيز تداومگر اين سيره بوده اند. مناظره امام علي(ع) با دانشمندان يهود درباره خدا و صفات او،([3])گفتوگوي امام حسن و امام حسين(ع)با معاويه و ديگر شاميان، گفت وگوي امام باقر(ع)با خوارج،([4]) و مناظره هاي امام صادق(ع)و شاگردان ايشان با زنديقان از اين قبيل است.([5]) اما در اين ميان، گفت و گوي نغز و ژرف امام رضا(ع) با مخالفان، به ويژه عالمان يهود و نصارا، زرتشتي، صابئي، متكلّمان نامدار و ديگران، كه با پيشنهاد مأمون عبّاسي برگزار گرديد، بسيار شنيدني و مثال زدني است. ايشان از راه گفت و گو و مناظره، به مقابله با مخالفان پرداختند و سؤالات و چالش هاي زنديقان و اشكالات دگرانديشان در حوزه عقايد اسلامي و شيعي را پاسخ گفتند.([6])اهميت مناظره هاي امام رضا(ع)انگيزه مأمون از برگزاري اين گونه مناظره ها، هرچند مورد اختلاف پژوهشگران و صاحب نظران است، اما در اين نكته نمي توان ترديد كرد كه غلبه امام ب, ...ادامه مطلب

  • نظم دعای الفبایی برای تلاوت قرآن

  • باسمه تبارک و تعالیدعاء الفبایی تلاوت و ختم قرآناللهم ارزقنا بكل حرف من القرآن حلاوة و بكل جزء من القرآن جزاءً.اللهم ارزقنا بکل بالالف الفة، و بالباء بركة، و بالتاء توبه، و بالثاء ثوابا، و بالجیم جمالا، و بالحاء حكمة، و بالخاء خیرا، و بالدال دلیلا، و بالذال ذكاءً، و بالراء رحمة، و بالزاء زكاة، و بالسین سعادة، و بالشین شفاءً، و بالصاد صدقا، و بالضاد ضیاء، و بالطاء طراوة ، و بالظاء ظفرا، و بالعین علما، و بالغین غنى، و بالفاء فلاحا، و بالقاف قربة، و بالكاف كرامة، و باللام لطفا، و بالمیم موعظة، و بالنون نورا، و بالواو وصلة، و بالهاء هدایة، و بالیاء یقینا....نظم دعای الفبایی برای تلاوت قرآنبه نـام آنکه هر دم در بر ماست * کلام چون جام و مِی درآن معناستکتابت آیت جام جهان اســــــــت * همه آیات آن روزیّ جـــــان اســتز دست آن ولیّ الله اکـــــــــــرم * که زیر بــاء بسم شد مُـکـَـــــــرّمدعایی بوده اســـــــت اندر الفـبا * به هر حرفـــی از آن باشد تمنـــــاکه گویند ناظـــم آن هم علی بود * چو نظـــم جمله عالم از ولـــی بودبگفتا روزی ام می ده به نامت * به هر حرفی از آن آیات جامــتبه هرحرفی ازآن اجزاء مکتوب * به پاداشـــم نما روزی محســــوب*****به یاد آنکه هر دَم صُحبت ماست * الف در قامت او الـفــت ماســتالف ها را اِلـــــــــــهی الفتی ده * از آن جامت به جانم شربتـی دهوز آن بائـی که در بســم نهادی * در آن برکــه روانــم آب دادیبه هر تائـــــی از آنم توبه ای ده * که برگشت ها بدون بازگشت بهِثوابی ده به ثــاء آن ثیــــــــابی * لباسی در خور و شأن و حسابیبه هر جیمی از آن زیبای جامش * ز هر حائی به حکمت های نامشبه هر خائی عطا کن خیری از آن * به هر دالش دلیل سِــیری از آنبه هر ذائـی نصـــیبم, ...ادامه مطلب

  • اصول دروس معرفة النفس

  • اصول دروس معرفت نفس- کدُ ها و اصول دروس معرفت نفس اثر حضرت علامه حسن زاده آملی(رحمه الله):1- اصل اول: هر چه هست وجود است.2- اصل دوم: هرپدیده آمده از وجود پدید آمده است.3- اصل سوم: نیرویی داریم که درمی یابد و تمیز می دهد.4- اصل چهارم: سرای هستی بی حقیقت و واقعیت نیست.5- اصل پنجم: واقعیت و حقیقت هر چیز هستی است.6- اصل ششم: واسطه ای میان وجود و عدم نیست.7- اصل هفتم: هستی ها با هم بی پیوستگی نیستند. بلکه هستی ها با هم پیوستگی دارند.8- اصل هشتم: آنچه اتفاقی نیست هدفی دارد ورفتاراوبیهوده نیست.9- اصل نهم: هرچه را درجنبش و مسیر جنبش قرار می گیرد و چون هدف دارد دین وهدف دارد.10- اصل دهم: علم وجود است.11- اصل یازدهم: حرکت در چیزی است که فاقد کمالی باشد.12- اصل دوازدهم: موجودی که کمال مطلق است حرکت در اومتصور نیست.(ویا به عبارت دیگر:مجموع هستی بی جنبش و در سکون کامل است).13- اصل سیزدهم: حرکت فرع بر احتیاج است.14- اصل چهاردهم: هرچه که غایت و کمال متحرکی است برتر و فراتر از آن متحرک است پس موجودات را درجات و مراتب است. 15- اگر سلسله موجودات منتهی به موجودی شود باید آن موجود غایت غایات و کمال کمالات و نهایت و منتهای همه هستی ها باشد و مادون او همه محتاج او و در وی حرکت متصور نمی باشد.16- هر موجودی در حد خود تام وکامل است. تام و اتم و کامل و اکمل از قیاس پیش می آید.17- هیچ چیزدر حد خود و در عالم خود شر و بد نیست ولی قیاس و نسبت با این و آن که به میان آمد سخن از شرّ و بد به میان می آید. 18- نطفه و مربی و اجتماع و معاشر از اصولی اند که در سعادت و شقاوت انسان دخلی به سزا دارند. 19- حرکت؛ خارج شدن موضوعی است از فقدان صفتی و کمالی به سوی وجدان آن کمال و صفت به طور تدریج و وجود هر جزء بعد از جزء , ...ادامه مطلب

  • مهمترین ویژگی بندگان خدا در قرآن 

  • مهمترین ویژگی بندگان خدا در قرآن مهمترین ویژگى و عمیق ترین شاخصه براى بنده ممتاز خدا آن است که رابطه نظرى و عملى خود را با قرآن, بزرگترین کتاب آسمانى, و یگانه معجزه جاویدان پیامبر اسلام(ص) به طور عمیق و استوار برقرار سازند آن گونه که روح پرطراوت قرآن در زندگیشان آشکار گردد...بهره بردارى صحیح از قرآنقرآن در مورد ویژگى ممتاز بندگان برجسته خداوند, چنین مى فرماید: ((والذین اذا ذکروا بآیات ربهم لم یخروا علیها صما و عمیانا))[1] از ویژگى هاى خاص بندگان ممتاز خدا این است که هرگاه آیات پروردگارشان (یعنى آیات قرآن) به آنها گوشزد شود, کر و کور روى آن نمى افتند.این ویژگى از مهمترین ویژگى و عمیق ترین شاخصه براى بنده ممتاز خدا است که رابطه نظرى و عملى خود را با قرآن, بزرگترین کتاب آسمانى, و یگانه معجزه جاویدان پیامبر اسلام(ص) به طور عمیق و استوار برقرار سازند آن گونه که روح پرطراوت قرآن در زندگیشان آشکار گردد. چنان که امام باقر(ع) براساس این آیه و آیات دیگر قرآن فرمود:قاریان قرآن سه گونه اند:1 ـ کسى که قرآن را تلاوت مى کند, ولى آن را وسیله کسب امور مادى و دوشیدن شاهان (و صله گرفتن از آنها) قرار داده, و به وسیله آن بزرگى به مردم بفروشد و خودنمایى کند .2ـ کسى که هدفش از قرائت قرآن, حفظ حروف (و تجوید) آن است, اما حدود و قوانین آن را تباه مى سازد, خداوند افراد این گروه را زیاد نکند 3ـ کسى که قرآن را تلاوت مى کند, و دواى قرآن را بر روى درد قلبش مى نهد (و قرآن را وسیله درمان بیمارىهاى معنوى قرار مى دهد) با آن شب زنده دارى کند, و روزش را به تشنگى (روزه) به سر آورد... ((فوالله لهولإ فى قرإ القرآن اعز من الکبریت الاحمر)) سوگند به خدا این گروه در میان قاریان قرآن از کبریت احمر , کمیاب تر هستند.[2]ما, ...ادامه مطلب

  • ميزان و ترازوي اعمال در قيامت

  • ميزان و ترازوي اعمال در قيامتمنظور از «ميزان و ترازوي اعمال» در روز قيامت چيست؟پاسخ اجمالی:يكي از سؤالات مهمّ در بحث معاد، معنا و مفهوم «ميزان» است. در بعضى از روايت ها «ميزان» به وجود مقدس امامان معصوم(ع) و در حديث ديگر به عدل و در حديث داود(ع) چيزى كه كفه هاى آن تمام زمين و آسمان را پر كرده است تفسير شده و اين سه در ظاهر با هم متضادّند؛ ولى با توجه به اينكه حقيقت ميزان، همان عدل الهى است و پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نمونه و مظهر عدل او هستند تضادّ برطرف مي شود؛ چون آنها هستند كه موازنه ميان اعمال و پاداش و كيفر را برقرار مى سازند.پاسخ تفصیلی:يكي از سؤالات مهمّ در بحث معاد، معنا و مفهوم «ميزان» است. مرحوم «شيخ مفيد» مى گويد: «معناى ميزان آن گونه كه گروهى از اخباريينِ جامد فكر مى كنند كه ترازوهاى اعمال همچون ترازوهاى دو كفه اى اين جهان هستند، نيست؛ بلكه همان گونه كه در خبر وارد شده اميرمؤمنان(عليه السلام) و امامان از ذريه او(عليهم السلام) ترازوهاى سنجش در قيامتند، آنها هستند كه موازنه ميان اعمال و پاداش و كيفر را برقرار مى سازند».(1)ولى بعضى از مفسّران اين سخن را نپذيرفته و معتقدند ترازويى همچون ترازوهاى سنجش اين جهان در آن روز برپا مى شود و اعمال انسان داراى وزن خواهند بود و يا نامه اعمال را كه داراى وزن است با آنها مى سنجند.بعضى نيز مانند مرحوم علّامه مجلسى (رضوان الله عليه) مى گويند: «ما به ميزان به طور اجمال ايمان داريم؛ اما درباره جزئيات و چگونگى آنها از پيش خود چيزى نمى گوييم».قابل توجه اينكه در خبرى آمده است كه حضرت داود(عليه السلام) از خداوند تقاضا كرد كه ميزان را به او ارائه دهد، خداوند ميزان را به او نشان داد، هر كدام از كفه هاى آن به اندازه فاصله مشرق تا مغرب بود!, ...ادامه مطلب

  • وجود رستاخيز براي حيوانات

  • وجود رستاخيز براي حيواناتآيا «رستاخيز» براى حيوانات نيز وجود دارد؟پاسخ اجمالی:شرط اول حساب و جزا، عقل و تكليف است و بر طبق مدارك، حيوانات به اندازه خود داراى دركند و زندگى بعضی از آنها طوري است که نمي شود ناشى از غريزه باشد؛ زيرا غريزه معمولاً سرچشمه كارهاى يكنواخت و مستمر است؛ اما اعمالى كه در شرائط خاص و غير قابل پيش بينى بعنوان عكس العمل انجام مى گردد به فهم و شعور شبيه تر است تا به غريزه. از جمله شواهد قرآني مي توان به فرار مورچگان از برابر لشگر سليمان(ع) و آمدن هدهد به منطقه سبأ و آوردن خبر براى سليمان(ع) اشاره كرد. مواردي هم در روايات وجود دارد.پاسخ تفصیلی:شكي نيست كه نخستين شرط حساب و جزا، مسئله عقل و شعور و بدنبال آن تكليف و مسئوليت است، طرفداران اين عقيده مى گويند: مداركى در دست است كه نشان مى دهد حيوانات نيز به اندازه خود داراى درك و فهمند، از جمله: زندگى بسيارى از حيوانات آميخته با نظام جالب و شگفت انگيزى است كه روشنگر سطح عالى فهم و شعور آنها است كيست كه درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجيب آنها و نظام شگفت انگيز لانه و كندو، سخنانى نشنيده باشد و بر درك و شعور تحسين آميز آنها آفرين نگفته باشد؟ گرچه بعضى ميل دارند همه اينها را يك نوع الهام غريزى بدانند؛ اما هيچ دليلى بر اين موضوع در دست نيست كه اعمال آنها به صورت ناآگاه (غريزه بدون عقل) انجام مى شود.چه مانعى دارد كه اين اعمال همان طور كه ظواهرشان نشان مى دهد ناشى از عقل و درك باشد؟ بسيار مى شود كه حيوانات بدون تجربه قبلى در برابر حوادث پيش بينى نشده دست به ابتكار مى زنند، مثلاً گوسفندى كه در عمرش گرگ را نديده براى نخستين بار كه آن را مى بيند به خوبى خطرناك بودن اين دشمن را تشخيص داده و به هر وسيله كه بتواند براى , ...ادامه مطلب

  • «شریعت»، «طریقت» و «حقیقت»

  • اصطلاحات عرفانی: «شریعت» «طریقت» و «حقیقت»اصطلاحات عرفانی «شریعت»، «طریقت» و «حقیقت» به چه معنا است؟اهل عرفان انسان را موجودى می‌دانند که با قدم سیر و سلوک به اصلى که از آن‌جا آمده است باز می‌گردد و دورى و فاصله با ذات حق از بین رفته و در بساط قرب، از خود فانى و به او باقى می‌گردد. بنابراین، سیر و سلوک عرفانى، پویا و متحرک است، (نه ساکن) و این حرکت و سیر، آغاز و پایان و مسیر و مراحلى دارد که باید پیموده شود؛ از این‌رو، رسیدن به "حقیقت" کمال انسانى و مقام قرب الاهى، با دست‌‏یابى به باطن "شریعت" که همان "طریقت" است، ممکن خواهد شد.شریعت: از "شرع" به معناى "راه و روش" گرفته شده است. و در اصطلاح به معناى مجموعه‌ی تعالیم انسان‌ساز است که از طرف خداوند در اختیار بشر نهاده شد و از سوی انبیا و اوصیا(ع) تبیین گشت و تفصیل داده شد و به مرحله‌ی اجرا و عمل گذاشته شده است. به عبارت دیگر، شریعت مجموعه‌ی کتاب و سنت نبوى(‏ص) و امامان معصوم(‏ع) است که با تعلم و به کارگیرى آنها انسان به هدف نهایی‌اش می‌‏رسد.طریقت: از "طریق" (راه) گرفته شده و به معناى "پیمودن راه" است. و در اصطلاح عرفان به معناى پیمودن مراتب انسانیت و طى منازل تعالى و ترقى و صعود به کمال نهایى، انسان است.حقیقت: از ریشه‌ی "حق" به معناى "مطابق با واقع و خارج" است. و در اصطلاح به معناى کشف حقایق هستى و رسیدن به حق الیقین است. عمل به شریعت در واقع چیزى جز پیمودن مدارج کمال انسانى نیست و پیمودن مدارج کمال، سبب ارتقاى معارف و ایمان انسان می‌‏گردد و به تعبیر دیگر حقیقت، باطنِ طریقت و طریقت، باطنِ شریعت است.پاسخ تفصیلیاز نظر عرفان و عرفاى اسلام، انسان سالک موجودى است که با قدم سیر و سلوک به اصل و جایگاهى که از آن‌جا آمده است، باز می‌‏گرد, ...ادامه مطلب

  • عشق و اقسام آن

  • عشق و اقسام آنمقدمهعشق چیست؟ دانشمندان عشق را سه قسمت کردند: 1. عشق رمانتیک؛ یعنی وقتی که یک شخص، شخصی را (به طور غیر جنسی) بیش از هر کس دیگر دوست داشته باشد. 2. عشق شهوانی؛ یعنی وقتی که انسان نسبت به یک شخص علاقه شدید جنسی پیدا کند. 3. سرسپردگی؛ وقتی که انسان به جهت احساس وابستگی می‌خواهد با یک نفر بماند و خانواده تشکیل دهد، امثال این چنین عشقی را در آدم‌های مسن که سال‌ها است ازدواج کرده‌اند زیاد می‌بینیم. و آیا آن دو نوع اوّل عشق که ذکر شده صرفاً از طرف خدای سبحان امتحان هستند؟ از اقسام مختلف عشق کدام‌یک از نظر اسلام صحیح است؟پاسخ اجمالیفلاسفه و عارفان عشق را به اقسام گوناگون تقسیم کرده‌اند، اما در یک تقسیم‌بندی کلی گفته‌اند عشق بر دو قسم است:عشق حقیقی، که همان عشق به خدا و صفات و افعال او است.عشق مجازی، این عشق دامنه‌ی وسیعی دارد که می‌توان گفت: عشق مجازی منحصراً عشق انسان به انسان نیست، بلکه عشق ورزیدن به هرگونه معشوقی غیر از ذات احدیت(خدای متعال) مجاز نام دارد.در این‌که عشق حکمش چیست؟ آنچه در این زمینه می‌توان گفت: این است که عشق اگر از نوع حقیقی و برخی از انواع مجازی آن؛ مانند عشق عقلانی و عشق روحانی باشد، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه چه بسا از کمالات محسوب می‌شود. اما اگر از نوع حیوانی آن‌که پایین‌ترین نوع عشق است باشد، این نوع عشق هم اگر با عفاف و تقوا همراه باشد و از حریم عفت خارج نشود، بدون اشکال است.این‌گونه عشق‌ها به سرعت می‌آید و به سرعت می‌رود، قابل اعتماد و توصیه نیست. فضیلت‌کش است. تنها با کمک عفاف، تقوا و تسلیم نشدن در برابر آن است که آدمی از آن سود می‌برد؛ یعنی در زمینۀ فراق و دست نارسی از یک طرف و پاکی و عفاف از طرف دیگر، سوز و گدازها، فشارها و سختی‌هایی که ب, ...ادامه مطلب

  • حدیث طلب و عشق

  • حدیث طلب و عشقحدیث « مَن طَلَبَنی وَجَدَنی،... من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته...» مقدمهآیا حدیث «... من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته...» صحیح است و آیا خدا می‌تواند عاشق شود؟! چرا خداوند به انسان فرمود من بهای تو هستم؟این حدیث به صورت مستند در منابع مرسوم روایی وجود ندارد، اما به صورت مرسل و بدون سند در بسیاری از منابع عرفانی و تفسیری نقل شده است. به هرحال محتوای آنچه در این روایت آمده است را می‌توان با عباراتی دیگر در آموزه‌های اسلامی یافت که توضیحاتش در ادامه خواهد آمد.آری؛ این روایت در منابع حدیثی مرسوم شیعه وجود ندارد، اما در برخی منابع عرفانی[1] و دیگر متون اسلامی[2] بدون سند(مرسل) با عبارات مختلفی به عنوان حدیث قدسی آمده است؛ یکی از این عبارات چنین است: «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی‏، و مَن عَشَقَنی‏ عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه‏»؛‏[3] یعنی؛ هر ‌کس که مرا طلب کند، مرا می‌یابد و آن‌که مرا یافت، مرا می‌شناسد و آن‌کس که مرا شناخت، مرا دوست می‌دارد و آنکه مرا دوست داشت، به من عشق می‌ورزد و آن‌کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می‌ورزم و آن‌کس که من به او عشق ورزیدم، او را می‌کشم و آن‌کس را که من بکشم، خون‌بهای او بر من واجب است و آن‌کس که خون‌بهایش بر من واجب شد، پس خودم خون‌بهای او می‌باشم.در زمینه این روایت، نکاتی را می‌توان بررسی کرد.1. این حدیث به صورت مرسل و بدون سند نقل شده است، اما اگر محتوای آن مورد تایید باشد، با وجود مرسل‌بودن می‌توان بدان استناد کرد.2. برخی این اشکال را مطرح نمودند که؛ با توجه به معنای «عشق»، نمی‌توان لفظ , ...ادامه مطلب

  • گوهر آسمانی

  • گوهر آسمانیمادر گوهریست آسمانیفردوس برین این جهانیدر زیر قدم های صبورشهست خلد برین لامکانیاینجمله درین سخن نهفته استرازی است ترا نهانی ؛میم اش بودش همه مبارکاز یمن وجود زندگانیالفت نیز از آن الف برآمددر مهر و محبت آن چنانیدالش هم دلیل و رهنما شدبا زحمت و رنج بی کرانیرایش رحمت بی منتها بوداز حضرت حق بی نشانیطایر نه به خود چنین سخن گفتدر آینه اش بدید چنانیدر نزد ادیب مکتب عشقمادر گوهریست آسمانی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • معرفت و عبادت در عرفان اسلامی

  • معرفت و عبادتفلسفه ی خلقت انسان در قرآن کریم، عبادت و بندگی خداوند به شمار آمده است. وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ‌؛[1] خداپرستی جز در سایه ی خداشناسی میسّر نیست.آفرینش انسانها بر اساس فطرت توحیدی و با رهنمودهای وحی و انبیا و در سایه ادراکهای عقلی، انسان را به شناختِ آفریدگار هستی بخش رهنمون می شود. اگر بشر، ندای فطرت را بشنود و دعوت انبیا را گوش کند و بپذیرد و در زندگی عقل را راهنمای خویش قرار دهد، هم از «معرفت الهی» برخوردار می شود، هم از «محبت خداوند» و هم از «عبادت پروردگار».خداپرستی، هدف خلقت است. معرفت خداوند، زمینه ساز پرستش اوست.امام حسین (علیه السلام) فرمودند:إنَّ الله جَلَّ ذِکرُهُ ما خَلَقَ العِبادَ اِلّا لِیَعرِفوهُ، فَاِذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ؛[2]خداوند متعال بندگان را نیافرید، مگر آنکه او را بشناسند. پس هرگاه خداوند را بشناسند، او را عبادت می کنند. اگر بخواهیم بشریت، در بستر خداپرستی قرار گیرد و از رهگذر عبادت، به کمال بشری راه یابد، راهی جز افزودن معرفت او نسبت به خدای متعال و نعمتهایش و حکمت و تدبیر او در عالم و هدفداری خلقت نیست.هر کس خداوند را بیشتر بشناسد، او را بیشتر می پرستد. این شناخت باید به مرحله ی قلبی و ایمانی برسد.آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟دیوانه کنی هر دو جهانش بخشیدیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟[3]آری؛ باید طعم شیرین محبت و معرفت خداوند را چشید، تا بتوان عارفانه و عاشقانه او را عبادت کرد.[4]حدیث قدسی:مَنْ طَلَبَنِی‌ وَجَدَنِی‌، وَمَنْ وَجَدَنِی‌ عَرَفَنِی‌، وَمَنْ عَرَفَنِی‌ أحَبَّنِی‌، وَمَنْ أَحَبَّنِی‌ عَشَقَنِی‌، وَمَنْ عَشِقَنِی‌ عَشِقْتُهُ، وَمَنْ عَشِقْتُهُ قَتَلْتُهُ، وَمَن, ...ادامه مطلب

  • اهمیت شب و روز جمعه در روایات

  • اهمیت شب و روز در روایات1ـ از ابوبصیر روایت شده است که گفت: از حضرت امام محمدباقر(علیه السلام)شنیدم که فرمود: «خورشید در روزى که افضل از روز جمعه باشد طلوع نکرده».(1)2ـ محمد بن مسلم از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) روایت نموده که فرمود: «هنگامى که روز جمعه مى شود ملائکه مقرب کاغذهایى از نقره و قلمهایى از طلا دارند نازل مى شوند و بر درب هاى مساجد بر روى کرسى هایى از نور مى نشینند و اسامى افرادى را که وارد مسجد مى شوند از روى ترتیب یک و دو مى نویسند و هنگامى که امام جمعه حاضر شد پرونده ها را مى بندند و این ملائکه ها در هیچ روزى مگر روز جمعه روى زمین نمى آیند».3ـ عبدالله بن سنان از حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت نموده که فرمود: «هنگامى که امام جمعه از خطبه خلاص شد تا صفهاى نماز منظم شود، در این حال دعا اجابت مى شود و همچنین از آخر روز جمعه تا غروب خورشید، دعا مستجاب مى شود».4ـ ابونصر از حضرت امام رضا(علیه السلام) و آن حضرت از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) روایت نموده که آن حضرت فرمود: «که روز جمعه آقاى همه روزهاست و خداوند کارهاى خوب را پاداش بیشترى مى دهد; گناهان را مى آمرزد، درجه هاى انسان را بالا مى برد، دعا را مستجاب مى کند و گرفتارى ها را برطرف مى کند و حاجتهاى بزرگ را روا مى دارد، در روز جمعه، خداوند کسانى را که در آتش جهنم هستند به وسیله دعاى مردم از آتش خلاص مى کند و کسى که حق روز جمعه را بشناسد و احترام روز جمعه را نگهدارد سزاوار است خداوند او را از آتش دوزخ نجات دهد و اگر چنین آدمى در روز جمعه یا شب جمعه از دنیا برود، مانند کسى است که شهید شده است و در روز محشر در امان است و اگر کسى نسبت به روز جمعه بى حرمتى کند و حق روز جمعه را ضایع کند، سزاوار است که خداون, ...ادامه مطلب

  • ثواب رفتن به مساجد

  • ثواب رفتن به مساجد در روایات1ـ از حضرت امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: «مساجد در پیشگاه خداوند از همسایگان خود که حاضر نمى شوند در مسجد نماز بخوانند شکایت مى کنند و خداوند به مساجد وحى مى کند که به عزت و جلالم که، یک نماز آنها را که در خانه خود مى خوانند قبول نخواهم کرد و در میان مردم عدالتى نخواهند داشت. و رحمت من به آنها نخواهد رسید و آنها در بهشت مجاور من نخواهند بود».(1)2ـ اصبغ از حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت نموده است که فرمود: «کسانى که به مسجد رفت و آمد مى کنند، یکى از هشت چیز عاید آنها مى شود. 1ـ استفاده از یک برادر دینى در راه خدا. 2ـ آموختن یک علم تازه. 3ـ دلیل محکمى که اعتقادشان را کامل مى کند.4ـ کلمه اى که راهنماى او مى شود. 5ـ رحمتى از طرف خداوند که در انتظار او مى باشد.6ـ شنیدن موعظه اى که او را از هلاکت نجات مى دهد. 7ـ ترک گناهى از خوف خدا یا از ترس مردم. 8ـ ترک گناهى از روى حیا از خدا یا مردم».(2)3ـ حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام) از پدرش حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) روایت نموده است که فرمود: «کسى که قرآن گفتار او و مسجد خانه او باشد، خداوند در بهشت براى او خانه اى بنا مى کند».(3)4ـ مرحوم شیخ صدوق(رحمهم الله) روایت کرده: «هنگامى که خداوند «تبارک و تعالى» اراده مى کند که اهل زمین را (در اثر گناهانشان) عذاب کند، و حتى یک نفر از آنها را باقى نگذارد، وقتى مى بیند پیرمردها به سوى مساجد مى روند و بچه ها مشغول آموختن قرآن هستند درباره آنها ترحم مى کند و عذاب را به تأخیر مى اندازد».(4)5ـ ابوهریره از رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) روایت نموده است که فرمود: «هفت گروه از مردم در روز قیامت زیر سایه رحمت پروردگار , ...ادامه مطلب

  • چهار علم ضروری در تمام علوم اسلامی

  • چهار علم ضروری در تمام علوم اسلامی بعنوان پیش نیازاما چهار علم مورد نیاز درهمه رشته های علمی عبارت است از:الف- تاریخ علم.به عنوان مثال اگربخواهیم رشته عرفان اسلامی راتحصیل کنیم با بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ای نام تو بهترین سرآغاز / نظامی گنجوی

  • ای نام تو بهترین سرآغاز نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده ای نام تو بهترین سرآغاز 1 بی‌نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم 2 ای کارگشای هر چه هستند نام تو کلید هر چه بستند ای هیچ خطی نگشته ز اوّل بی‌ حجّت نام تو مسجّل ای هست کن اساس هستی کوته ز درت درازدستی ای خطبه تو تبارک الله فیض تو همیشه بارک الله ای هفت عروس نه عماری 3 بر درگه تو به پرده‌داری ای هست نه بر طریق چونی دانای برونی و درونی ای هرچه, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها