معرفت و عبادتفلسفه ی خلقت انسان در قرآن کریم، عبادت و بندگی خداوند به شمار آمده است. وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛[1] خداپرستی جز در سایه ی خداشناسی میسّر نیست.آفرینش انسانها بر اساس فطرت توحیدی و با رهنمودهای وحی و انبیا و در سایه ادراکهای عقلی، انسان را به شناختِ آفریدگار هستی بخش رهنمون می شود. اگر بشر، ندای فطرت را بشنود و دعوت انبیا را گوش کند و بپذیرد و در زندگی عقل را راهنمای خویش قرار دهد، هم از «معرفت الهی» برخوردار می شود، هم از «محبت خداوند» و هم از «عبادت پروردگار».خداپرستی، هدف خلقت است. معرفت خداوند، زمینه ساز پرستش اوست.امام حسین (علیه السلام) فرمودند:إنَّ الله جَلَّ ذِکرُهُ ما خَلَقَ العِبادَ اِلّا لِیَعرِفوهُ، فَاِذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ؛[2]خداوند متعال بندگان را نیافرید، مگر آنکه او را بشناسند. پس هرگاه خداوند را بشناسند، او را عبادت می کنند. اگر بخواهیم بشریت، در بستر خداپرستی قرار گیرد و از رهگذر عبادت، به کمال بشری راه یابد، راهی جز افزودن معرفت او نسبت به خدای متعال و نعمتهایش و حکمت و تدبیر او در عالم و هدفداری خلقت نیست.هر کس خداوند را بیشتر بشناسد، او را بیشتر می پرستد. این شناخت باید به مرحله ی قلبی و ایمانی برسد.آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟دیوانه کنی هر دو جهانش بخشیدیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟[3]آری؛ باید طعم شیرین محبت و معرفت خداوند را چشید، تا بتوان عارفانه و عاشقانه او را عبادت کرد.[4]حدیث قدسی:مَنْ طَلَبَنِی وَجَدَنِی، وَمَنْ وَجَدَنِی عَرَفَنِی، وَمَنْ عَرَفَنِی أحَبَّنِی، وَمَنْ أَحَبَّنِی عَشَقَنِی، وَمَنْ عَشِقَنِی عَشِقْتُهُ، وَمَنْ عَشِقْتُهُ قَتَلْتُهُ، وَمَن, ...ادامه مطلب
طریق التحقیق حکیم سناییآیه 70 سوره اسراءوَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَني آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلي کَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاًدر نگر تا که آفرید ترا ؟از برای چه برگزید ترا ؟خاک بودی ترا مکرم کردزان پست جلوهٔ دو عالم کرداز همه مهتر آفرید تراهر چه هست از همه گزید ترادر نظر از همه لطیفتریبه صفت از همه شریفتریگوهر مردمی شع,خلاصه,سخنان,دینانی,برنامه,معرفت,نوزدهم,آذرماه ...ادامه مطلب
معرفت عشق را بی معرفت معنا مكن[1] زر نداری مشت خود را وا مكن گر نداری دانش تركيب رنگ بين گلها زشت يا زيبا مكن خوب ديدن شرط انسان بودن است عيب را در اين و آن پيدا مكن دل شود روشن ز شمع اعتراف با كس ار بد كرده ای حاشا مكن ای كه از لرزيدن دل آگهی هیچ كس را هیچ جا, ...ادامه مطلب