شکى نیست که معرفت، عامل اصلى ساختار انسان را تشکیل مى دهد، اما آنچه مهم است، جستجوى ماهیت و ریشه هاى این معرفت مى باشد.
از هر دیدگاهى که بخواهیم به مسأله نگاه کنیم، نمى توان «شعر» را از این حوزه بیرون فرض کرد؛ زیرا گفتار، آینه و مظهر وجود است و زبانِ شعر نیز بخشى از گفتار را تشکیل مى دهد و از آنجا که هر بخش از زبان گفتارى، قسمت خاصى از ابعاد وجود را معرفى مى کند، زبانِ شعر نیز به معرفى بخشى از مقولۀ «وجود» مى پردازد و این بخش از وجود، از همۀ ابعاد دیگر آن برتر و والاتر است. بى شک زبان شعر، در واقع تعبیرى از حقیقت و واقعیت است. واقعیت، ابعاد گوناگونى دارد و هرکس بتواند از طریق تجلّىِ پرتو نور الهى به حقیقت دست یابد، درمى یابد که هر بعد از ابعاد وجود، خود بخشى از حقیقت است.
اصول زندگي...
برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 177