تفاوت تفأل با استخاره
پژوهشگر مؤسسه دارالحدیث با اشاره به تفاوتهای میان تفأل و استخاره گفت: بهترین نظریه مطرح در خصوص آسیبهای تفأل و استخاره را نظریه مرحوم فیض کاشانی دانست[1].
حجتالاسلام والمسلمین حمید احمدی جلفایی، مصصح کتاب «مفتاحالفرج» مرحوم علامه محمدحسین بن محمدصالح خاتونآبادین در گفتوگو با فارس با بیان اینکه در روایات «تفأل» به دو معنا به کار رفته است، اظهار داشت: یک معنای «تفأل» در روایت شیعه و اهل بیت علیهمالسلام به معنای همان استخاره است، در اینجا اختلاف لفظی است، در بیشتر روایات «تفأل به قرآن» به همان معنای استخاره است، ولی فقط لفظش فرق میکند، لذا تفأل به این معنا اشکالی ندارد.
وی گفت: بیشتر دعاهایی که برای استخاره، در روشهای استخاره آمده است ـ تقریباً برای اکثر راههای استخاره یک دعایی نقل شده است ـ با عبارت «اَللّهُمَّ اِنّى تَفَأَّلْتُ بِكِتابِكَ» است که واژه «تَفَأَّلْتُ» از تفأل گرفته شده است؛ یعنی همان تفأل زدن، خود معصوم علیهالسلام میگویند «تَفَأَّلْتُ بِكِتابِكَ»؛ یعنی تفأل میزنم به کتاب تو، بنابراین تفأل در اینجا به معنای استخاره است، فقط لفظ تغییر کرده است.
احمدی جلفایی گفته است؛ با بیان اینکه معنای دوم تفأل از زمان بعد امام معصوم علیهالسلام در ذهن پیروان مکتب شکل گرفته است، ابراز داشت: «تفأل» به معنای پیشبینی، آیندهنگری و خبر دادن از آینده گرفته شده است، تفأل اگر به این معنا باشد، اکثر علما از تفأل منع کردند، یک روایت در کتاب «کافی» از امام صادق علیهالسلام هست، هر چند که سندش خیلی محکم نیست که ما بتوانیم فتوا یا نتیجه فقهی برای آن مترتب شویم، این روایت که ظاهراً به صورت مرسل آمده است، روایتی است که از تفأل نهی کرده است «لاتتفأل بالقرآن»؛ «به قرآن فال مزن»، اینجا معنای تفأل با آن معنای تفألی که در استخاره آمده است، قطعاً متفاوت است.
وی ادامه داد: عموم محققان و علمای اسلامی از این تفأل نفی کردند و حکمت اینکه از این تفأل نهی کردند، برای این است که شخص در این تفأل، به دنبال انجام دادن کار و به پایان رساندن کار نیست، بلکه به دنبال آن است که از آینده کسب اطلاعات کند، در حالی که در استخاره طرف به دنبال اقدام و یا عدم اقدام کاری است؛ یعنی این کار را بکند یا نکند، که در عبارت استخاره «تفعل» و «لاتفعل» آمده است، باید گفت که تاریخچه تفأل منفی به زمان صفویه، رمالان، دراویش و دعانویسهای آن دوران بر میگردد که خیلی هم اهل دل نبودند.
مصصح کتاب «مفتاح الفرج» با تاکید بر فرق بین استخاره و تفأل منفی و آسیبهای آن، خاطرنشان کرد : پذیرش تفأل انسان را از عقل دور میکند و به تعطیلی و رکود عقل میانجامد، باید در نظر داشت که خداوند متعال بهترین نیرویی که برای بشر خلق کرده ـ آن گونه که در روایات گزارش شده است ـ عقل است که به عنوان رسول باطنی برای بشر خلق کرده است، اگر قرار باشد انسان با تفأل آینده خودش را پیشبینی کند، سود و زیانش را تخمین بزنند، دیگر احتیاجی به عقل نیست.
وی با اشاره به اینکه اگر برای هر کاری انسان استخاره کند، به آسیبهای تفأل کردن دچار خواهد شد، افزود: یکی از آسیبهای استخاره این است که طرف برای هر کاری استخاره کند، ماهیت، محدوده و شرایط استخاره را نفهمد، به تعطیلی عقل و رکود عقل میانجامد، به همین خاطر اگر این سنت منفی تفأل در جامعه رواج پیدا کند، نیروی عقل در بشر را تضعیف میکند و در نتیجه آن نیروی اراده انسان را تضعیف میکند، این در حالی است که خود پیشبینی حرام است، در روایت اسلامی از برخی روشها و فنون مختلف در نجوم نهی شده است، به دلیل اینکه اگر کسی بتواند آینده، سود و زیان خودش را با یک حرکت نمادی کشف کند، ارادهای برای آن باقی نخواهد ماند و اعتقاد به جبر پیدا میکند.
حجتالاسلام احمدی جلفایی بهترین نظریه مطرح در خصوص آسیبهای تفأل و استخاره نظریه مرحوم فیض کاشانی دانست و بیان داشت: مجموعه نکات کلیدی مهم در یک بیان کوتاه توسط مرحوم فیض کاشانی ارائه شده است و بنده در بسیاری از تألیفات و نکاتی که در این کتاب آوردهام، از کلام ایشان استفاده کردم، یک عبارت یک صفحهای در مورد استخاره و تفأل در کتاب «الوافی» مطرح کردند که یکی از موارد پیامدهای گرایش به تفأل منفی را در آنجا مطرح کردهاند و آن بدبینی به مقدسات است. ایشان ادعا کرده است که اگر افراد در استخاره حدود و شرایط را مراعات نکنند یا به نوعی به تفأل دست بزنند، این در عمل موجب کم ارزش شدن مقدسات دینی میشود.
وی افزود: ایشان ادعا کرده است که اگر افراد در استخاره حدود و شرایط را مراعات نکنند یا به نوعی به تفأل دست بزنند، این در عمل موجب کم ارزش شدن مقدسات دینی میشود، اولاً مردم به این کتابهای مقدس که برای هدایت بشر فرستاده شده است، تنها برای رسیدن به امیال دنیوی بسنده میکنند و به ارزش اصلی این کتابها توجه نمیشود، لذا اگر یک زمانی به قرآن تفأل زدند و به مقصود خودشان نرسیدند، از کتاب الهی زده میشوند، مرحوم فیض کاشانی به زوایای رفتار شناسی و روانشناسی تفال با قرآن پرداختند.
تفاوت بين استخاره و تفأل به قرآن
تفاوت بين استخاره و تفأل به قرآن چيست؟
مثلاً اگر جواب استخاره، بد باشد در مقام عمل يا غير آن به چه معني است و چه تفاوتي با جواب بد تفأل دارد؟
ابتدا لازم است معناي استخاره را بدانيم[2].
استخاره دو معني دارد: يكي از آنها معناي حقيقي استخاره است (يعني استخاره ي مطلق) و در اخبار و روايات ما از آن بيشتر نام برده شده و پيش خواص متعارف است و آن، طلب خير نمودن از خدا است.
اين نوع استخاره در تمام كارهايي كه انسان مي كند، خوب و مستحب است.
معني ديگر استخاره اين است كه پس از آنكه انسان به كلي در امري متحير و وامانده شد، به طوري كه نه عقل، او را به خوبي و بدي آن، راهنمايي كرد و نه عقل و مشورت ديگران، راه خير و شر را به او فهماند و نه خداي جهان در باره ي آن كار، تكليفي و فرماني داشت كه راهنماي او باشد، در اين صورت كه هيچ راهي براي پيدا كردن خوب و بد در كار نيست، اگر يكي پيدا شود و انسان را به يك سوي كار، دلگرم كند و با اراده ي راسخ و اميدوارانه به كار وادار كند، چه منّت بزرگي به انسان دارد. اينجا دينداران مي گويند: خداي عالم كه پناه بيچارگان و دادرس افتادگان است، در حالت تحير و دودلي، يك راه اميدي بر روي انسان باز كرده و اگر انسان با اين حال اضطرار به او پناه ببرد و از او راهنمايي جويد، خداي جهان كه قادر بر پيدا و نهان است، يا دل او را به يكسو ميكشاند و راهنماي قلب او مي شود كه او مقلب القلوب است، يا دست او را به يك طرف تسبيح مي اندازد (در هنگام استخاره با تسبيح) يا در استخاره با قرآن به وسيله ي قرآن، دل او را گرم مي كند[3].
درباره ي استخاره با قرآن، رواياتي از پيشوايان معصوم ـ عليهم السلام ـ نقل شده است كه به برخي از آنها اشاره مي شود:
1 ـ روايت شده است كه يسع بن عبدالله قمي به امام صادق(ع) عرض كرد:
گاهي ميخواهم كاري انجام دهم ولي متحير هستم كه آيا انجام دهم يا نه؟
امام صادق(ع) به او فرمود: «هنگام نماز ـ كه شيطان از هر وقت ديگر از انسان دورتر است ـ قرآن را بگشا، اولين آيه اي كه در آغاز صفحه دست راست ميبيني، عمل كن»[4].
2 ـ از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نقل شده است كه فرمود: «هنگام استخاره با قرآن، ابتدا سه بار سوره ي توحيد را بخوان. سپس سه بار صلوات بر محمد و آلش بفرست، سپس بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّي تَفَأَّلْتُ بِكِتَابِكَ وَ تَوَكَّلْتُ عَلَيْكَ فَأَرِنِي مِنْ كِتَابِكَ مَا هُوَ الْمَكْتُومُ مِنْ سِرِّكَ الْمَكْنُونِ فِي غَيْبِك
يعني: خدايا به كتاب تو تفأل مي زنم، و بر تو توكل مي كنم و از كتابت آنچه را كه در نهان غيب تو، پوشيده شده به من بنمايان.
پس از اين دعا، قرآن را بگشا و از سطر اول، صفحه ي سمت راست، مقصود خود را به دست آور»[5].
3 ـ وقتي خبر تولد زيد را به پدر بزرگوارش امام سجاد(علیه السلام) دادند، امام به اصحاب خود رو كرد و فرمود: « نام اين كودك را چه بگذارم؟
هر كس، نامي گفت.
حضرت قرآن طلبيد، قرآني را به آن حضرت دادند، به قرآن تفأل زد، اين آيه آمد: لا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَي الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَي وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَي الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا(نساء، آيه 95.)
بار ديگر قرآن را گشود، اين بار در آغاز صفحه اول قرآن، اين آيه آمد:
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَي مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَي بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(توبه، آيه 111.)
امام سجاد(ع) به اين دو آيه نظر انداخت و ديد هر دو در مورد جهاد در راه خدا است و از آنچه كه رسول خدا(ص) و علي(ع) در مورد زيد فرموده بودند كه در صلب امام سجاد(ع) پديد مي آيد، دريافت كه اين كودك همان زيد است، آنگاه مكرّر به حاضران فرمود:
سوگند به خدا اين همان زيد است و نام او را زيد گذاشت.»[6]
البته كساني كه از استخاره نهي مي كنند نيز به روايتي كه شيخ بزرگوار كليني از امام صادق(ع) روايت كرده است استناد مي كنند كه «به قرآن تفأل مكن»[7].
علامه مجلسي (ره) مي فرمايد: اين حديث را تأويل كرده اند به اين كه از فال گشودن قرآن براي استنباط احوال آينده از آيات نهي شده است، چنان كه برخي از جاهلان، اين روش را وسيله اي براي كسب روزي خود قرار داده اند و به اين صورت، مردم را فريب مي دهند و ممكن است مقصود، نهي ازتفألي باشد كه بيشتر مردم از ديدن يا شنيدن بعضي امور اعتقاد پيدا مي كنند و برخي را مبارك و برخي ديگر را شوم مي گيرند، بدين صورت كه از آيات قرآن كريم نيز فال نيك و فال بد گرفته شود. و شايد يك حكمتش اين باشد كه اگر موافق نيفتاد باعث كم اعتقادي مردم به قرآن نگردد.[8]
تذكر اين نكته نيز لازم است كه كساني كه با قرآن، انس و الفتي ندارند و محكم و متشابه آن را نمي شناسند و از علم تفسير، بهره اي ندارند، بايد از استخاره و تفأل با قرآن، سخت بپرهيزند و آيات خدا را به بازي نگيرند، شايد اين حديث شريف در اصول كافي، خطاب به اين دسته از افراد باشد. زيرا استخاره و تفال معمولاً معناي يكساني دارند، چنانكه در دعاي استخاره با قرآن مي گوييم: «اللهم تفألت بكتابك، يعني خدايا به كتاب تو فال مي زنم» شايد بتوان اين فرق را هم قائل شد كه از ميان انواع استخاره، استخاره هايي كه ابزار محسوسي مثل قرآن، تسبيح، ديوان، شعر، كاغذ و …. دارند، آنها را فال هم مي گويند و استخاره هايي كه هيچ ابزاري جز دعا و قلب ندارند، آنها را فقط استخاره مي گويند[9].
پس در معاني استخاره و تفال اگر چه تفاوت هست اما معمولا در اصطلاح، همانطور كه در روايات نيز اشاره شد، به يك معنا مي آيند.
بنابراین استخاره در موقعی انجام می شود که در انجام و یا ترک عملی تردید وجود داشته باشد ، البته باید واجب و حرام نباشد و انجام آن کار مباح باشد ، که لازم است اول فکر و تحقیق و مشورت انجام بگیرد.
اگر بعد از فکر و تحقیق و مشورت در کاری باز هم در حالت تردید و شک باشد می توان استخاره کرد؛ و از حالت تردید خارج شد.
تفال؛ همان فالگیری است که در روایات نهی شده است، فال گیری یعنی اینکه بخواهیم از آینده خبر دار شویم، مثلا در کنکور قبول میشوم یا نه، آیا پولدار می شوم یا نه، یا برای شناخت شخصیت افراد قرآن گشوده شود.
منابع و مآخذ:
1. SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز: ۳۰ آذر ۱۳۹۰.
2. https://www.pasokhgoo.ir مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی. 1392/02/03
3. ابوالفضل طريقهدار، كندوكاوي در بارهي استخاره و تفأل، قم، انتشارات مدين، چاپ دوم، 1374، ص 98 ، به نقل از كشف اسرار، امام خميني، قم، انتشارات پيام اسلام، ص 89.
4. مجلسي، محمد باقر، مفاتيح الغيب، ص 42 .
5. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 91، ص 241.
6. كندوكاوي در بارهي استخاره و تفأل، پيشين، ص 26 به نقل از عيون اخبار رضا، ج 1، ص 195.
7. كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج 2، ص 629.
8. مجلسي، محمد باقر، مفاتيح الغيب، ص 42 .
[1] . SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز: ۳۰ آذر ۱۳۹۰.
[2] . https://www.pasokhgoo.ir مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی.
[3] . ابوالفضل طريقهدار، كندوكاوي در بارهي استخاره و تفأل، قم، انتشارات مدين، چاپ دوم، 1374، ص 98 ، به نقل از كشف اسرار، امام خميني، قم، انتشارات پيام اسلام، ص 89.
[4] . مجلسي، محمد باقر، مفاتيح الغيب، ص 42 .
[5] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 91، ص 241.
[6] . كندوكاوي در بارهي استخاره و تفأل، پيشين، ص 26 به نقل از عيون اخبار رضا، ج 1، ص 195.
[7] . كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج 2، ص 629.
[8] . مجلسي، محمد باقر، مفاتيح الغيب، ص 42 .
[9] . كندوكاوي در بارهي استخاره و تفأل، پيشين، ص 21.
اصول زندگي...برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 300